بسم الله الرحمن الرحیم
فصل اول : وجوب ، امکان ، امتناع
ضرورت
بعضی از صفات برای بعضی از موضوعات ضروری است و باید بر آن ها حمل شود مثل حمل صفت زوجیت بر عدد 2 ، اما بعضی ضروری نیستند مثل حمل صفت شیرینی برای بستنی
به عبارتی دیگر زوجیت و عدد 8 از هم انفکاک ناپذیرند بر خلاف شیرینی و بستنی ...
پس می توان گفت عدد 8 زوج است بالضروره !
به قیودی چون بالضروره و لابالضروره جهت می گویند (و اگر در قضیه ای باشند آن قضیه موجهه نام دارد.
وجوب ، امتناع
ضرورت و لا ضرورت مختص به صفت خاصی نیست بلکه برای هر موضوعی حمل می شود.
حال همانطور که حمل صفتی برای موضوعی ضروری است وجود هم برای بعضی ضروری برای بعضی غیر ضروری و یا حتی ممتنع است.
اگر ضروری الوجود بود واجب
اگر ضروری العدم بود ممتنع نام دارد.
امنتاع بالذات و امتناع بالغیر
اگر علل چیزی محقق نشود هرگز آن چیز به وجود نمی آید ، پس تحقق آن چیز ذاتا محال نیست ولی به دلیل نبود عوامل به وجود آورنده اش موجودیت نیافته است.
به این قسم ، امتناع بالغیر می گویند.
اما اگر چیزی وجودش ذاتا محال بود و موجودیتش تناقض به حساب می آمد به آن ممتنع بالذات می گویند.
پس ممتنع بالذات هرگز موجودیت نمیابد ولی ممتنع بالغیر با تغییر اوضاع و به وجود آمدن عللش موجود می شود.
وجوب بالذات و وجوب بالغیر
اگر چیزی صرف نظر از عوامل بیرونی و با نظر به ذات آن واجب الوجود باشد ، واجب بالذات و اگر به خاطر عوامل بیرونی واجب شده باشد ، واجب بالغیر نام دارد.
واجب بالغیر : مثل طوفانی که همه علل ناقصه اش تحقق یافته اند، قاعدتا تحققش واجب است.
واجب بالذات : منحصر است در وجود خداوند تبارک و تعالی.
امکان بالذات
اگر چیزی نه واجب بالذات بود و نه ممتنع بالغیر ، ممکن بالذات است.
پس ممکن بالذات یعنی چیزی که نه ذاتا واجب الوجود باشد و نه ذاتا واجب العدم.
واضح است که ممکن بالذات نمی تواند واجب بالذات یا ممتنع بالذات باشد. لکن هر ممکنی حتما یا باید واجب بالغیر باشد و یا ممتنع بالغیر. (چرا که در ابتدا بی طرف و علی السویه است . حال یا عللش محقق می شود که در این صورت واجب بالغیر می شود و یا محقق نمی شوند که می شود ممتنع بالغیر) برگرفته از کتاب در آمدی بر فلسفه ی اسلامی / آقای عبدالرسول عبودیت